تأثیر شش هفته ماساژ درمانی بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان افسرده

چکیده مقدمه و هدف: اختلالات خلقی از جمله افسردگی، زندگی بسیاری از مردم جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. این بیماری به قدری شایع است که از آن به عنوان سرماخوردگی روانی یاد می شود. با وجود روش های درمانی غیر دارویی متعدد جهت درمان این بیماری، ولی شواهد کمی در مورد اثر بخشی قطعی این روش ها وجود دارد. از جمله روش های درمانی غیر دارویی می توان به ماساژ درمانی که زیر گروه طب مکمل است، اشاره کرد. هدف این تحقیق مطالعه تأثیر شش هفته ماساژ درمانی بر میزان افسردگی و کیفیت زندگی زنان افسرده بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر در قالب یک تحقیق نیمه تجربی به صورت پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و ماساژ درمانی انجام شد. از بین بیمارانی که به مرکز دارالشفا فاطمیه(س) شهر اصفهان مراجعه کردند، تعداد 20 بیمار زن افسرده که از پرسشنامه افسردگی بک نمرات بالاتر از 18کسب نمودند، به صورت در دسترس انتخاب و براساس نمرات افسردگی در دو گروه ماساژ درمانی( 10بیمار با میانگین سنی61/7±2/31 ) وگروه کنترل( 10 بیمار با میانگین سنی30/5±2/27) قرار گرفتند. بیماران گروه ماساژ درمانی به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه ماساژ 30 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که در مدت مشابه بیماران گروه کنترل به روند درمان خود ادامه دادند. برای اندازه گیری افسردگی و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب از پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه ویسکانسین قبل و بعد از اتمتم دوره ماساژ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنوا با اندازه های تکراری و در سطح معناداری 0.05 استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که میزان افسردگی و کیفیت زندگی در پس آزمون گروه ماساژ درمانی به طور معناداری متفاوت از پیش آزمون است یعنی اعمال مداخله موجب کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی بیماران شده است(0.05p<). بحث: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر، به نظر می رسد ماساژ درمانی در کاهش میزان افسردگی و کیفیت زندگی بیماران موثر است. بنابراین یافته های این پژوهش از تأثیر مثبت ماساژ درمانی بر بیماران افسرده حمایت می کند.